ماه شوم_قسمت بیست و یک

عشق یک خون آشام

یک نفس خون آشام ....

سرم را تکان دادم!و به طرف ساختمان دویدم!در را باز


کردم پله ها را تند تند بالا رفتم چند تا لکه خون بر روی پله ها ریخت! ولی خدا را

شکر بالاخره به اتاقم رسیدم!به طرف دست شویی رفتم و شیر آب را باز کردم!دستم و

صورتم را شستم به نظر میومد خون بند آمده است!سرم را بالا آوردم و به آینه نگاهه

کردم،زیر چشمانم سیاه شده بود!واقعا زیاد انرژی مصرف کرده بودم!یک زن زیبا که

موهای طلایی و چشمان آبی داشت درست پشت سرم من ایستاده بود ناخداگاه جیغ کشیدم!زن

شروع کرد صحبت کردن ولی زیر لب و من اصلا نمیفهمیدم چی میگه فقط به من نگاه میکرد

و چیزهایی را تکارار میکرد!جیغ بلند کشیدم!در اتاقم محکم باز شد مارتین داخل

آمد،به زمین افتادم و شروع کردم به گریه کردن!محکم بغلم کردو گفت:چی شده؟به چشمانش

نگاه کردم و گفتم:تو آینه بود.و دوباره گریه کردم!گفت:کی؟لبم را گزیدم و گفتم:یک

زن با موهای طلایی و چشمان آبی خیلی ترسیدم!یک چیزهایی را زیر لب میگفت ولی من هیچ

چیز نمیفهمیدم!نیشخندی زد و گفت:پس اومده که به تو بگه، چه عذابی!و با صدا ی بلند

خندید!با نگرانی به من نگاه کرد و گفت:اگه دوباره این زن را دیدی به من بگو!اون می

خواد تو را بکشه!اون زن...چشمانم را تنگ کردم و گفتم:اون زن کی هست!؟گفت:آن زن از

طرف همان جادو گر برای کشتن تو فرستاده شده است!چشمانم گرد شد و گفتم:چرا مگر به

اندازه ی کافی اذیت نکردن مادرم را!با لبخند به من نگاه کرد و گفت:اون نمیتونه

تحمل کنه که تو این دنیا باشی!خب قدرتی که پدرش به تو داده فراتر از قدرت

خودشه!سرم را تکان دادم و سفت بغلش کردم و گفتم:ممنون که مواظبمی مارتین!دقیقا

نمیدونم برای چه این همه لطف را در حق من کردی،این که حقیقت را به من گفتی بعد هم

من را به گروه خودت ملحق کردی و نزاشتی کار احمقانه ای از من سر بزند،و الان هم

این زن نمیدونم چه جوری میتوانم تمام کمک هایت را جبران کنم!من را از بغلش بیرون

کشید و به چشمانم نگاه کرد،چشمان بی احساسش انگار تمام ذهنم را می خواند،گفت:این

ها کاریه که هر کس که یک کم شرافت و انسان دوستی داشت انجام میداد البته ما ها که

انسان نیستیم!هستیم؟و ادامه داد:پس جبران کن هر وقت توانستی جبران کن!و چشمکی زد

تا متوجه ی شوخیش بشوم!لبخندی زدم و با جدیت گفتم:ولی بدون شوخی من همیشه برای

 

جبران آماده ام!چشمانش از قبل سرد تر شد و گفت:واقعا؟..............


نظرات شما عزیزان:

GOLD VAMPIRE
ساعت23:56---24 تير 1393
قسمت بعديو كي ميزاري؟؟؟؟؟؟؟
پاسخ:اگه خدا بخواد سه شنبه


GOLD VAMPIRE
ساعت23:50---24 تير 1393
WOW خيييييييلي عالي بود نميتونم براي قسمت بعدي صبر كنم
پاسخ:مرسی عزیزم لطف داری


آرش
ساعت22:47---24 تير 1393
عالییییییییییییییییییییییییییی ییییی
ولی مثه همیشه کم
خیلی خب بود مرسی

پاسخ: ممنون در حال تایپه دیگه یکم طول میکشه :-)


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






برچسب‌ها: ماه شوم,
نوشته شده درسه شنبه 24 تير 1393ساعت 22:11توسطaytena|


آخرين مطالب

Design By : Rihanna